چیزهایی که نگفتم

روزگاری مردم دنیادلشان درد نداشت/هرکسی غصه اینکه چه میکرد نداشت/چشمه سادگی ازلطف زمین میجوشید/خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت

چیزهایی که نگفتم

روزگاری مردم دنیادلشان درد نداشت/هرکسی غصه اینکه چه میکرد نداشت/چشمه سادگی ازلطف زمین میجوشید/خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت

محبوب آزار طلب

محبوب آزار طلب

 

 

از وقتی که محبوب آزار طلبم رفت و مرا تنها گذاشت

 

برای مشت کوبیدن ، چیزی ندارم جز دیوار .

 

وقتی که کتکش می زدم دوستم داشت ،

 

اما من شیوه بهتری را پیش گرفتم ،

 

اینکه هیچ گاه با او بر سر مهر نباشم .

 

بله ، او همان کسی است که در رویاهایم می دیدم ،

 

و آدمی همیشه کسی را که دوست دارد ، می آزارد.

 

از وقتی محبوب آزارطلبم رفت و مرا تنها گذاشت ،

 

برای مشت کوبیدن ، چیزی ندارم جز دیوار آه...

 

برای له کردن جز تخم مرغ

 

برای کمربند بستن ، جز شلوار

 

برای پرت کردن ، جز بستنی

 

برای زدن بر سرش ، جز ساعت

 

برای آتش زدن ، جز کبریت

 

برای مشت کوبیدن ، جز دیوار .

 

نظرات 1 + ارسال نظر
فریبا دوشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:14 http://www.delovan.blogsky.com

سلام
ممنون که نظز دادی
خیلی خیلی هم قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد