چیزهایی که نگفتم

روزگاری مردم دنیادلشان درد نداشت/هرکسی غصه اینکه چه میکرد نداشت/چشمه سادگی ازلطف زمین میجوشید/خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت

چیزهایی که نگفتم

روزگاری مردم دنیادلشان درد نداشت/هرکسی غصه اینکه چه میکرد نداشت/چشمه سادگی ازلطف زمین میجوشید/خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت

چند تا؟ چقدر؟

 

چند تا؟ چقدر؟

 

یک در قدیمی چند بار محکم بسته می شود؟

 

بستگی دارد که چقدر محکم آنرا به هم بزنیم.

 

یک نان بین چند نفر قسمت می شود؟

 

بستگی دارد که تکه های آنرا چه اندازه ببریم.

 

در یک روز چقدر خوبی وجود دارد؟

 

بستگی دارد که چقدر خوب زندگی کنیم.

 

از یک دوست خوب چقدر محبت می بینیم؟

 

بستگی دارد که چقدر به او محبت کنیم.

 


 

چراغ زیر شیروانی

 

خانه تاریک است و پرده ها کشیده اند،

 

اما چراغی زیر شیروانی روشن است،

 

من می دانم آن نور چیست،

 

شوقیست که بی تاب سوسو می زند

 

حتی می توانم آنرا از بیرون ببینم

 

و می دانم که تو آن بالایی و بیرون را نگاه می کنی!

 

 

نظرات 13 + ارسال نظر
پارسا یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:02 http://parsa-divoone.blogsky.com

سلام.
خوبین؟
وبلاگ قشنگی دارین.
بازم سر میزنم.

۩۞۩.*•.سید محمد.•*.۩۞۩ یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 13:35 http://bochi.blogfa.com

ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام تارا خانوم
.
.
.
.
احوال شما؟

وحید هستم ... یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 14:50

سلام ...

من شروع کننده ی دوستی ...

قهر و دشمنی و کینه رو نمی شناسم ...

دیوونه ای مگه ؟

منتظر شعرت باش ...

بگم خدا رو شاکرم که من رو تنها آفرید ؟

مادرم از کجا دونست اسم منو گذاشت وحید ؟؟

از اینکه به فکرمی خوشحالم ..

اگه میشه تو زمینه ی مشکی بنویس .. حداقل یه هفته به خاطر من !!!

محمد یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 14:55 http://ir-blog.blogsky.com

سلام
خیلی جالب بود.
موفق باشی
یا حق

منم منا یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 17:08 http://just4ubaby.blogsky.com

Mer30 azizam az inke omadi.khoshhalam yekio peida kardam mitone komakam kone mammon honey,sorry balad nisam farsi benevisam baladama age bekham benevisam ye gharn tol mikeshe

علیرضا یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 18:12 http://www.fadaye-eshgh2008.blogfa.com

*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
_____****__________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***_____________________***
_***______سلام آپیدم ______***
__***___________________***
___***______بدو بیا _____***
____***______________ ***
______***___________***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***
______________*

هر جا نشستیم اسمی از فرهاد بردیم ، اما خود مرام عشق را از یاد بردیم .

آزاد یکشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 23:24 http://sayeh7.blogfa.com/

فریدون مشیری : بهار

بوی باران بوی سبزه بوی خاک
شاخه‌های شسته باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بیـــــــــد
عطر نرگس رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می‌رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه‌ها و دشتها
خوش به حال لاله‌ها و سبزه‌ها
خوش به حال غنچه‌های نیمه باز
خوش به حال دختر میخک که می‌خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب
نرم نرمک می‌رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
ای دل من گرچه دراین روزگار
جامه رنگین نمی‌پوشی به کام
باده رنگین نمی‌نوشی ز جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن مِی که می‌باید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
نرم نرمک می‌رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
نرم نرمک می‌رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
[گل][گل]

احسان دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:50 http://btab.blogsky.com

سلام
حالت خوبه
همین حرفهای نگفته است که تو مغز ادمیزادهر لحظه اماس می کنه و بزرگتر میشه وبالا خره یه روز میترکه



بیشتر پیش ما بیا

van de maan دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:19 http://since1989.blogsky.com

آزادی پرستو ها چه می شود؟
شمردنیست؟

وحید هستم ... دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:40

تو رو به عاشقی قسم ، تو رو خدا پیشم بمون
واسه دل خودت شده ، من رو تو قصه ها بخون

اگه صدام در نمیاد ، اگه هنوزم ساکتم
حرف زدن از یادم که رفت ، زخم خورده ی رفاقتم

رفتن و از یاد رفتن و خوب بلدم مثل نفس
یک دفعه عشقم مرد و شد اسمش دیگه برام هوس

انگار تموم آدما ، این بازی رو از بر شدند
دیوانه همصحبتم ، اما خلایق کر شدند

این شعر مخصوص ( ت ا ر ا ) سروده شده !!!

به حرف اول مصراعهای فرد نگاه کن ...

اگه وقت شده به مصراعهای زوج هم نگاه کن ...

شادیه همه آرزوی من ... تو هم یکی از همه !!

بخند ... غصه نخور دیوونه !!!

محمد دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 13:22 http://ir-blog.blogsky.com

سلام

روانشناس موفق دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 15:25 http://shahzadeh1.blogfa.com

با سلام خدمت شما :
از این که با وبلاگ جالب شما آشنا شدم خوشحالم
مطلب اشک و دستمال کاغذی خیلی زیبا بود آفرین
خوشحال می شوم که شما هم به وبلاگ موفقیت سر بزنید
در ضمن من شما را با افتخار در موفقیت لینک می کنم

سعید سه‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 23:12 http://4koh.blogsky.com

چون پرده حریر بلندی
خوابیده مخمل شب تاریک مقل شب
ایینه سیاهش چون اینه عمیق
سقف رفیع گنبد بشکوهش
لبریز از خموشی و ز خویش لب به لب
امشب به یاد مخمل زلف نجیب تو
شب را چو گربه ای که بخوابد به دامنم من ناز میکنم
چون مشتری درخشان چون زهره آشنا
امشب دگر به نام صدا میزنم تو را
نام تو را به هر که رسد می دهم نشان
آنجا نگاه کن
نام تو را به شادی آواز میکنم
امشب به سوی قدس اهورایی پرواز میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد